با عرض سلام و وقت بخير
مادر سوگند سوداگر با شماره پرونده ١٣٤٥ هستم . سوگند جان در تاريخ هفدهم آبان ماه با سن سه سال و شش ماه غربال شد و كلاس هاش بیست و ششم آبان ماه استارت خورد . جلسات گفتار درماني با سركار خانم مينا آرمين و سه جلسه كار درماني با سركار خانم يونسي برگزار شده كه به دليل يه سري مشكلات موفق به ادامه دادن كار درماني نشدم .
تا اينجا روند كار عااااالي بوده ، دخترم اصلاا وضوح نداشت و گاها لكنت داشت البته خيلي خيلي كم ، جملاتش بدون فعل و شامل عبارت دو كلمه اي و سه كلمه اي مي شد و بيشتر با ايما و اشاره منظورش رو بهمون مي رسوند ، اصلا شعر نميخوند و چون كلماتش وضوح نداشت بچه ها باهاش ارتباط برقرار نميكردن و غم دنيا روي دلم بود . الان بعد ده جلسه گفتار درماني پيشرفت چشمگيري كرده ، صحبت كردنش خيلي خوب شده و جملاتش بلند و پيوسته و همراه با به كار بردن حروف اضافه هست ، قصه تعريف ميكنه و شعر ميخونه و كلمات خود انگيخته بسياري استفاده ميكنه كه باعث تعجبم ميشه .
خانم آرمين خيلي با حوصله ، دقيق و متعهد هستن و حتي در خارج از تايم جلسات به سوالاتم جواب ميدن و وقت ميذارن ، در طراحي تمرينات خلاق هستن و تمرين هايي كه سوگند در برابرشون مقاومت ميكرد رو مدل ديگه اي ارائه ميكردن و قشنگ جواب ميگرفتم و از زحماتشون خيلي سپاسگزارم . در حال حاضر وضوح كلماتش كم هست كه البته نسبت به قبل خيلي خيلي بهتر شده ، مثلا قبلا به نوشابه ميگفت بوبوقي و خيلي كلمات ديگه كه يه چيز ديگه گفته ميشد و فقط من متوجه منظورش ميشدم ، ولي الان هيچ خبري از اين كلمات نيست . انشاالله با ادامه دادن جلسات اين مشكل سوگند جون هم حل بشه .
قبل اينكه با شما آشنا بشم ، سوگند رو جلسات حضوري ميبردم كه روند پيشرفت قابل ملاحظه اي نداشت . خيلي خوشحالم كه با شما آشنا شدم و دل مادران نگران و پريشون رو آروم ميكنيد . از شما و تيم دلسوز و با تجربتون نهايت سپاس و قدرداني رو دارم . شما روز غربالگري و تو پرونده سوگند جان فرموده بودين بعد سه ماه پيشرفت چشمگيري ميكنه كه واقعااااا همينطور بود . سپاس
